به جایی رسیده ام که دیگر هیچ چیزی برام مهم نیست
جایی که وقتی یکی دلمو میشکونه مثل آب خوردن میزارمش کنار
جایی که با دیدن بی معرفتی فقط میگویم به درک
دیگه نه از اومدن کسی ذوق زده میشم...
نه از رفتن کسی ناراحت که بخوام منتشو بکشم بر گرده
بی احساس نبودم...
یه کسایی اومدن تو زندگیم که یه سری باورهامو از بین بردن
همونایی که گفتن"تــــــو واسه این دنــــــــــیا زیادی خوبی"! هــــــــه...
آبی پشت سر کسی نمیریزم که بر گرده...
هر کـــــــــــــی رفت به سلامت
هوای دلـــــــــــــــــــم سرده بی زحمـــــــــــــت درم ببند.